یقین دارم تو می آیی-قرار بود که من، با قرار تر باشم
می نویسم برای مردی که چهارگوشه قلبش شکسته استیقین دارم تو می آیی-قرار بود که من، با قرار تر باشم
می نویسم برای مردی که چهارگوشه قلبش شکسته استمن اصلِ انتظار تو را برده ام زِ یاد .....
منی که مایه ننگم به حد رسوایی
چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیی
چو خویش یار تو دیدیم چه نیک فهمیدیم
عزیز فاطمه مهدی چه قدر تنهایی
دعا پشتِ دعا برای آمدنت ،
گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ،
دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛
کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟!
شب عاشقان بی دل چه شب دراز باشد....
امشب که بین خلق ، لیل الرغائب است//
دانی چه چیز آرزوى قلب صاحب است//
ای کاش روز جمعه که از راه میرسد//
دیگر کسی نگوید ارباب غائب است//
اللهم عجل لولیک الفرج
نشان عفوت چیست؟!... نــمیدانــَـم!.... ولی هرچه هــَـست بخشیده ای گــویا که زبان به الــعـَــفـــو گشوده ایم....
مولای من ببخش
ببخــــــــــشــــــــــم
گفتن از شأن تو چه دشوار است یا امام النقی آقا...
شعری زیبا در وصف امام نقی(ع) ،پاسخی به شاهین ها وکرکس ها
از شاعر اهل بیت آقای داوود رحیمی
گفتن از شأن تو چه دشوار است
“اهل بیت نبوتی” آقا
“مهبط الوحی” و “معدن الرحمه”
تو تمام کرامتی آقا
عادت و خلق و خویتان احسان
“أمرُکُم رشد” و حرفتان نور است
من چه گویم که” شأنکم حقٌ ”
ذهن من از مقامتان دور است
خط به خط جامعه کبیره تویی
چه نیازی به وصف من داری؟
سلب تو نور و نسل تو نور است
فوق نوری فراتری، آری
تو ز قوم و قبیله ی آبی
و مبرّا زِ عیب و ایرادی
نامت آیینه را زِ رو برده
یا علی النقی و یا هادی
آمدی تیرگی فراری شد
قمرانه به شهر می تابی
و سیاهی تو را نمی فهمد
خارج از فهم کرم شب تابی
دشمنت هرچه گفت باکی نیست
تو نقی، پاک، مثل بارانی
چشم “شاهین” و جغد و کرکس کور
تا همیشه همای یزدانی
“متوکل” امام این قوم است
همشان مثل “معتز” و “واثِق”
با دهان قصد نورتان دارند!
نورکم حق و کلُّهم زاهِق …
هادی! امامنا التقی المتقی، سلام نور دهم! امام علی‌النقی، سلام
امام هادی علیه السلام فرموده اند: «یاد کن، وقتی را که بر زمین افکنده شده ای و در مقابل اهل خود. پس در آن حال، طبیبی نیست که تو را از مردن باز دارد و دوستی نیست که در آن حال به تو نفع رساند».
یا امام النقی (ع) سلام بر شما و خاندان پاک و مطهرت
جانم فدای قطره های اشکت آن هنگام که برای ما طلب عفو وغفران می کنی...
هدایت کن ما را ای نور خدا.ای هدایتگر قلبهای خفته.
مادر سلام، گوشه ی چشمی به ما کنید
با نور تو زمین شرف آسمان گرفت
چل روز مصطفی(ص) ثمری بی کران گرفت
پابر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت
تا آمدم بگویم زهرا(س) زبان گرفت
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت
****************************
مادر سلام، گوشه ی چشمی به ما کنید
مادر سلام، درد مرا هم دواکنید
با این امید در زده ام تا که وا کنید
لطفی به این اسیر یتیم گدا کنید
حالا اگر چه چادر تو وصله دار هست
من سائلم همیشه برایم انار هست
