یقین دارم تو می آیی-قرار بود که من، با قرار تر باشم
می نویسم برای مردی که چهارگوشه قلبش شکسته استیقین دارم تو می آیی-قرار بود که من، با قرار تر باشم
می نویسم برای مردی که چهارگوشه قلبش شکسته استبشتابید فقط چند روز مانده....
کمتر از چند روزمانده به آغاز مهمونی و پایان ماه زیبای شعبان.
انشاءالله که رفقای عزیز کلی برنامه ریختن برای بهره بردن از ماه رمضون.
گفتم بد نیس یه یادآوری کنم شعبان داره تموم میشه !
اول از همه به خودم میگم (که روسیاه تراز همه ام)
کاش برنامه ایی بریزیم که بیشتر ازاین روزای باقیمونده استفاده کنیم.
1*هفتادمرتبه ذکر روزانه ی اَسْتغْفرُاللّهَ الذى لا اِلهَ اِلاّ هوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ الحىُّ الْقیوُمُ وَ اَتوبُ اِلیْه
2*صدقه
3*ذکر شریف "لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعبدُ اِلاّ اِیاهُ مخْلصینَ لهُ الدّینَ وَ لوُ کرِهَ المشْرِکون" هزارمرتبه
4*خواندن دو رکعت نماز در هر پنجشنبه ماه شعبان که در هر رکعت بعد ازحمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صدبار صلوات خوانده می شود.(روایت است در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمان را زینت می بندد و ملائک حوائج شعبانیون رو مسئلت میکنند)
5*روزه
6*صلوات بر محمد و آل محمد + و عجل فرجهم
بیمار غمش را به جز از درد دوا نیست
دوری مکن از حضرت معبود که معبود
نزدیک بقدریست که محتاج صدا نیست
جمعی ز وصالش نشناسند سر از پا
بی پا و سری در خور هر بی سر و پا نیست...
نیمه شعبان، روز شکفتن زیباترین گل بوستان محمدی است؛ گلی که با معصیت ها و تیرگی های ما، رخ در نقاب غیبت کشیده و سر بر سجده ای هزار ساله نهاده و با چشمانی همیشه بارانی، نجات ما را از ظلمت و تیرگی می طلبد.
بیایید در این روز مبارک که روز میلاد اوست، با توبه ای از سر حسرت و پشیمانی، به پیروان و منتظران حضرتش بپیوندیم و با خواندن دعای عهد، عهد بیعت مان را با او تجدید کنیم؛ باشد که به زودی چشمان مانْ بلندای قامتش را قاب گیرند و به نور جمالش روشن شوند.انشاءالله
شما درد بی درمان من شده اید
این متن قسمتی ازخطبه ی 121 نهج البلاغه ی مولا علی (ع) هست.
وقتی خوندم به یاد آقا افتادم و با خودم گفتم چقدر احتمال داره مولامون مهدی (عج) هم ما رو اینطوری خطاب کنند...
شگفتا! می خواهم بوسیله ی شما بیماری ها را درمان کنم، ولی شما دردبی درمان من شده اید،
کسی را می مانم که خار در پایش رفته و با خار دیگری می خواهد آن را بیرون بکشد،در حالیکه میداند خار در تن او بیشتر شکند و برجای ماند.
خدایا طبیب این درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان این شوره زار، ناتوان شده است...
و این هم یه شعر مثل همیشه پر نغز از استاد قزوه
غوغای چشم و راز زبان را نگاه کن
دل را ببین، هر آینه جان را نگاه کن
ما سوختیم و آنچه که اندوختیم سوخت
از سود ما مپرس، زیان را نگاه کن
هر روز زندگان زمین ضجّه می زنند
هر شام مردگان جهان را نگاه کن
از یاد رفته ایم و به تاراج می رویم
کالای حسرتیم، دکان را نگاه کن
زخم نهان و آه عیان را که دیده ای
آه نهان و زخم عیان را نگاه کن
دنبال ماه زخمی من بیش از این مگرد
شبهای ابری رمضان را نگاه کن
قد قامت نماز ریا خالی از خداست
حی علی الصلاة اذان را نگاه کن
موسای من! سراغ خدا می روی، مرو
حال مرا بپرس، شبان را نگاه کن
بگذر ز جستجوی غریبانة دلم
قبر بدون نام و نشان را نگاه کن
در موج خیز فتنه هبا و هدر مشو
راه امین و خط امان را نگاه کن
دجّالهها به خانة دل رخنه کرده اند
تنهایی امام زمان(عج) را نگاه کن
گوش کن صدای کندن گور می آید
گاهی ما آدمها اونقدر غرق زندگی و کار و ...میشیم که اصلا یادمون میره بابا اینها فقط مقدمه ی زندگیه.
اینا فقط یه شروعه.
یه آیه از قرآن شنیدم البته آدرسش دقیقا یادم نیست به این مضمون که
" در قیامت وقتی انسان به پشت سرش نگاه می کنه می بینه کل زندگی این دنیا فقط به اندازه ی یه صبح تا ظهر بوده"
فکر کنین چقدر کوتاه!
اونوقت ما طوری زندگی می کنیم که انگار مطمئنیم هنوز و حتماسالهای خیلی زیادی فرصت داریم و شاید برا همین باشه که هرروز خوب بودن رو به فردا می سپریم.
این آیه ازقران خیلی آرامش بخشه.
سخت نگیریم این نیز بگذرد.....
حال این روزهای من بارانیست...