این روزها همه حرف می زنند آقا
یکی از گرانی بنزین می گوید و دیگری از هزینه های سرسام آور دیگر.کسانی هم گیر داده اند به گرمای این روزهای شرجی و مدام میگویند کی شود زمستان بیاید مثل همان روزهای سرد زمستان که گیر داده بودند کی شود تابستان بیاید.یکی منتظر خواستگار است یکی منتظر جواب خواستگاری از کسی.
و شاید خیلی ها منتظر یارانه ی نقدی هستند که اگر به حسابشان واریز نشود خیلی بد می شود.
آقا می بینی اینجا یا حرف می زنند و یا منتظرند .
اما نه از تو.نه از انتظارتو.دوست دارم با تمام وجود فریاد بزنم :آقایان خانمها ،ببخشید فقط لحظه ای صبر کنید او خواهد آمد...
می دانم من جز آنهایی هستم که حرف می زنم از انتظار .انتظار تو .تو که ازهمه ی دنیا مهمتری.تو که من باید برایت کاری کنم.دعایی کنم.اما فقط حرف می زنم.آقا بدون تو دلخوش کرده ام به کار.به درس.به آدمها.همینطور پیش برود بعید نیست تو را از یادم ببرند.بعید نیست...
آقـــــــــا فدات بشم نگرانتم.نگرانتم.نگــــــــرانتم.
یه نشونی از خودت به من بده
همه جاده ها رو دنبالت میام...
آقا جان دعا کن برایم. کار من تو باشی......زندگی ام تو باشی...تمام هستیم تو باشی....
دعا کن نامم برایت آشنا باشد. غریبه ای نباشم از یاد رفته.آقا فدای نگاهت...
این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم " دوست دارمت "
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم
علاوه بر آن توصیه بزرگان اخلاق، برای تحصیل رضایت حضرت ولی عصر(عج)، دایر مدار ترک گناه است.
حضرت آیتالله بهجت رحمه الله علیه میفرمود: «ترک واجبات و ارتکاب محرمات حجاب و نقاب دیدار ما از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است»(۶)
و در جواب اینکه چگونه میتوان رابطه خویش را با اهلبیت(علیهم السلام) و محضر صاحب العصر(عج) تقویت کنیم، فرمود: «اطاعت و فرمان برداری از خدا بعد از شناخت او.»(۷)
همچنین مرحوم آیتالله حسن صافی اصفهانی(ره) میفرمود: «کسی که واقعاً در مسیر تقوا [ترک گناه] قرار بگیرد، محال است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به او علاقه نداشته باشد و با او ارتباط برقرار نکند، [این امر] حتمی و قطعی است.»(۸)
شکی نیست که رابطه با امام عصر(عج) و رضایت حضرتش و حتی تشریف به محضر ملکوتی ایشان را فقط باید در ترک گناه جستوجو کرد.
در پشیمانی خود غوطه ورم
با کلنجار دلم میلرزم...
راه پیموده، ولی... لغزش این جاده ی خیس
چه هراسی به تنم می ساید
حالا آقا خودمونیم برای منی که در گرداب نفسانیات افتاده ام راهی هست که مورد عنایتت قرار بگیرم؟.
آقا جون هرچند که با گریه می نویسم خودم رو حد دیدار و نگاه نازنینت نمی بینم ،(چیزی که مخصوص با اراده هاست مخصوص یکرنگها،)اما ازت دعا میخام که از مهربانیت نسبت به گنهکارهای پشیمون زیاد شنیدم.آقا دعام کن فقط لحظه ای با وفا.
نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام
شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر
پاداش ذلتی که به زندان کشیده ام
آقا آقا آقا سلام.سلـــــــــام
فدات بشم.فدای تنهاییهات بشم.فدات بشم تو می دونی که دارم اشک می ریزم و
می نویسم.کاش بخونیش.کاش بغض گلومو با یه دعا باز کنی.
از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار
کز این دو چشمه آب فراوان کشیده ام
جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار
آخر غمت به دوش دل و جان کشیده ام
می نویسم برای مردی که چهارگوشه ی قلبش شکسته است.
چقدر جالبه کسی برای این مرد مینویسه که خودشم دستی برآتش دلشکستگی این آقای غریب داره.
آخ آقا...دربه دری منو ببین وازم بگذر.بذار یه بار دیگه عاشق تو بودن رو تجربه کنم.
کی درد دل منو می دونه جز تو.کی مثه تو برام دلسوزی میکنه.کی مثه تو برام دعا میکنه.
کاش میشد همین لحظه یه فریاد بلند بزنم و بگم آقـــــــــــا منو ببخشــــــــ
تو نبودی سرگشته و حیران میشدم اما عجیب حالا که هستی هم سرگشته و بی سروسامان هستم..اما این سرگشتگی کجا و اون حیرانی کجا.
من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم
(آقافدات بشم)پیدا نمی شدی تو،شاید که مرده بودم.....شاید که مرده بودم
آقا باورم کن. دعام کن.با تو بودن رو دوست دارم.با تو بودن...
در وصف حال دختر پیامبر سلام الله علیهما آورده اند:
"ما زالت بعد ابیها مُعصبة الرأس، ناحِلة الجسم، منهدّة الرکن، باکیة العین" (بحار الانوار جلد 43)
شهید مطهری در توصیف این عبارت میگوید: "زهرا را بعد از پدر ندیدند که هیچ وقت عصابهای ( پارچهای که از به خاطر سر درد به سر میبندند) را که به سر بسته بود از سر باز کند، روز به روز زهرا لاغرتر و ناتوانتر میشد. بعد از پدر همیشه زهرا را با چشمی گریان دیدند. «منهدة الرکن» این جمله معنی عجیبی دارد. «رکن» یعنی پایه، مثل یک ساختمان که پایه هایی دارد و روی آن پایه ها ایستاده است. از نظر جسمانی، پا و ستون فقرات رکن انسان است، یعنی انسان که می ایستد روی این بنای استخوانی می ایستد. گاهی از نظر جسمی، این رکن خراب می شود، مثل کسی که فرض کنید پاهایش را بریده باشند یا ستون فقراتش درهم شکسته باشد. ولی گاهی انسان از نظر روحی آنچنان درهم کوبیده می شود که گویی آن پایه های روحی که روی آن ایستاده است خراب شده است.....
آقا عشق تو شفای سینه ی من است آقا نظری بخدا پشیمانم پشیمان.آیا راهی برای تو را دیدن هست. آقا اینو بخون برای تو نوشتم فقط تو آقا .
دلم گرفته دیگه هیچی مهم نیست فقط منو رها نکن .
اما تو رهام نکردی هیچوقت. خودم دستمو کشیدم.اونقدر خوبی که به من کردی و من آدم نشدم.من ببخش .فقط یه فرصت بهم بده آقا پشیمونم .
یادته شبهایی که میگفتم :بی تو ای صاحب زمان بیقرارم هر زمان...
آه...آقا منو ببخش همین.برگشتم باهام مدارا کن ببین که میخام وجودمو به عشقت صفای دوباره ایی بدم.
آقا فداتــــــــــــــــــــــــ