غــــریـب

تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم ...

ام الادب ، حضرت ام البنین (س)

سیزدهم جمادی‌الثانی، یادآور روزی غم انگیز است؛ روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام‌البنین(س)، مادر پسران علی(ع)، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامت راهی دیار دوست شد و در بقیع رحل اقامت افکند.

 حضرت ام البنین (س) همانند حضرت زینب (س) میراث‌دار عاشورا و شهدای کربلاست. فاطمه کلابیه ملقب به ام البنین در کربلا حضور نداشت، اما زمانی که اسرأ کربلا وارد مدینه شدند، شخصی خبر شهادت فرزندانش را به او داد؛ ولی بلافاصله حضرت ام البنین (س) از سلامت امام حسین (ع) جویا شدند. این بانو وقتی خبر شهادت چهار فرزندش و امام حسین (ع) را شنید، گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می‌شد و او زنده می‌ماند.» این صحبت های او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و امام حسین (ع) دانسته‌اند.

 

 

صحبت اگر به ساحت ام البنین کشد
بر شعر پرده غیرت روح الامین کشد

ذیل مقام توست بلندای آسمان
حاشا که دامن تو به روی زمین کشد

خاموش نیست شب چو ببیند ز شمع سوز
مروان به بانگ شیون تو آفرین کشد !

تدبیر جنگ نیز بود در ستارگان
طفل تو اسب فاجعه را زیر زین کشد

آهو ز احترام به صحرا نمی رود
گر چادر تو پای به اقصای چین کشد

ما را ز چشم های اباالفضل کن نگاه !
خاشاک منت از نظر ذره بین کشد

بر عزّتت بس است علی خواستگار توست
شاهی که آستین ز زمان و زمین کشد

از آستین تو اسد الله گرفته است
حاشا که شمر گوشه ی آن آستین کشد

معنی خموش باش ! که آگاه نیستی 
ز آن معجری که دست سنان لعین کشد

آن زن که ریخته ست به معنی کلام ناب
از شک بعید نیست که بار یقین کشد


برچسب‌ها: ام البنین, ام الادب, حضرت عباس, غریب
[ سه شنبه سی ام بهمن ۱۳۹۷ ] [ 11:43 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
دو دستی که به هم چسبیده بود
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: 

 

روزی در کنار حجرالاسود، دست یک مرد و یک زن که در حال طواف بودند به هم چسبید. ( شاید عقوبت الهی آنان به دلیل لغزشی که برای آن دو در حال طواف پیش آمد، این بود که دستهایشان که در چنین مکان مقدسی، به خیانت به هم دراز شده بود به هم بچسبد تا دیگران عبرت بگیرند.) 
هر کدام از آنها تلاش سختی نمود که دست خود را جدا نماید اما هیچ کدام موفق نشدند. مردم که در صحنه حاضر بودند گفتند:«باید این دو دست را قطع کرد!» 
در این هنگام حضرت امام سجاد علیه السلام وارد مسجد الحرام شد. همه مردم به طرفش شتافتند و از او کمک خواستند 
امام پیش آمد و دست مبارک خود را بر آن دو دست گذاشت. دست‌ها بلافاصله از هم جدا شدند. 

منابع: 
بحارالانوار، ‌ج 46، ص 28، حدیث18 
ص 44 حدیث 43 به نقل از کشف الغمه


برچسب‌ها: غریب, امام صادق, حجرالاسود, دست
[ چهارشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۷ ] [ 13:33 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
آلوده ترین گناهان در کلام امام صادق(ع)
عَنِ الصَّادِقِ(ع) قَالَ أَقْذَرُ الذُّنُوبِ ثَلَاثَةٌ قَتْلُ الْبَهِيمَةِ وَ حَبْسُ مَهْرِ الْمَرْأَةِ وَ مَنْعُ الْأَجِيرِ أَجْرَه‏.

 

امام صادق(ع) فرمود:

کثیف ترین گناهان سه چیزند:

1- کشتن حیوان 

2- خودداری از پرداختن مهریه همسر

3- خودداری از پرداخت اجرت کارگر.

مکارم الاخلاق، ص237

پی نوشت: [1]. منظور از کشتن حیوان در این روایت شریف، کشتن حیوانات اهلی یا وحشی به روشی است که تلف شوند و انسان ها بهره ای از آن نبرند، بنا بر این ذبح شرعی حیوانات مانند گاو و گوسفند و غیره مشمول حکم این روایت نیست.

 


برچسب‌ها: غریب, امام صادق, کثیف ترین, گناه
[ چهارشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۷ ] [ 12:6 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
بین الحرمین کربلا......

اى دلم غصه مخور. فاصله ،كم خواهد شد....
عاقبت، "كرب وبلا" برتو كرم خواهدشد....
منشاء گريه ى ما، هر "شب جمعه" زهراست....
كه خودش گريه كنان سوى حرم خواهدشد...

 

اللهم الرزقنا زیارت قبرالحسین فی الدنیا و شفاعه الحسین فی الآخزه

[ دوشنبه بیستم آذر ۱۳۹۶ ] [ 16:39 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
مدینه.............
یادش بخیر

دلم برای قدم زدن توی بین الحرمین مدینه تنگ شده

یه طرف قبرستان سراسر غربت بقیع و یه طرف گنبدخضرای نبوی

انشالله با نابودی آل سعود دوباره زائر حرم پیغبر و قبور ائمه بقیع بشیم

[ دوشنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۴ ] [ 12:44 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
شفا درچیزی که خدا حرام کرده وجود ندارد ...
امروزه دانشمندان و محققین به این واقعیت معترف می باشند که نه تنها مصرف شراب و مسکرات دارای خواصی نمی باشد، بلکه مضرات بسیار گسترده ای را به همراه دارد، به نحوی که ائمه اطهار (ع) به وضوح به این موضوع اشاره داشته اند.
در این باره نقل شده است که فردی به امام صادق (ع) نامه نوشت و از ایشان سوال کرد از مردی که برایش دارویی وصف کرده جهت بیماری ای که بدان مبتلا است. بدین ترتیب که به اندازه کاسه کوچک سفالین از آب جو (که البته نه به خاطر لذت بلکه جهت دارو) بنوشد. پس حضرت فرمود: «نه ننوشید.» پس فرمودند: «که بدرستی که خدا بر چیزی که حرام کرده شفا و دوا قرار نداده است.»
همچنین از عبدالله بن جعفر از صفوان بن یحیی از عبدالله بن مسکان از الحبی روای است که او گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم از دوایی که با شراب مخلوط شده حکمش چیست و آیا می توان از آن استفاده نمود؟ حضرت فرمودند: نه! به خدا که آن برای مسلمان حلال نیست که حتی به آن بنگرد پس چگونه با آن مداوا می کند و آن به منزله پیه خوک است و همانا خدا شفا نمی دهد کسی را با آن؛ و نیز امام رضا (ع) خطاب به مامون بیان داشتند: که (بیمار) مضطر از شراب نمی نوشد، چرا که آن می کشد انسان را.
 محمد بن مسعود العیاشی در تفسیرش از سیف بن عمیره از پیری از یاران امام صادق (ع) آورده است که گفت: نزد حضرت بودیم پیرمردی گفت: دردی دارم و برای من شراب توصیه کرده اند. پس حضرت (ع) فرمودند: چرا آب را که خداوند همه چیز را از آن زنده کرده نمی نوشی؟ پیر گفت: موافق نیستم. حضرت (ع) فرمودند: چرا عسل را که خداوند شفاء مردم در آن قرار داده است نمی نوشی؟ پیر گفت: پیدا نکردم. حضرت (ع) فرمود: چرا شیر که در آن گوشت می روید و استخوان محکم می کند نمی نوشی؟ پیر گفت: موافق نیستم. حضرت (ع) فرمود: آیا می خواهی که به شراب نوشیدن امرت کنم، نه بخدا هرگز به تو امر نمی کنم.


پی نوشت ها:
1-کلینی، فروع کافی، ج6: 213، 414.
2-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 10: 269.
3-عیاشی، تفسیر، ج 2: 264.
*محمد حسین ورپشتی، آیین تندرستی (ترجمه جلد 16-17 وسایل الشیعه): 232-235.

[ شنبه دهم مرداد ۱۳۹۴ ] [ 13:2 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
چهار خصلت مانع هلاكت است

در كافى است كه فضيل بن عثمان مرادى گويد از ابوعبدالله ، امام صادق عليه السلام شنيده است . رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: چهار خصلت است كه در هر كه باشد در وقت ورود به بارگاه خداوند، پس از آن ديگر او را هلاكتى نيست جز آنكه شايسته هلاكت باشد و آن عبارت است از اين كه بنده همت به كارى نيك بندد كه آن را به انجام رساند. چنانچه آن را به انجام نرساند، خداى برايش (به سبب نيت نيكش ) حسنه اى بنويسد، و چنانچه آن را انجام دهد، خداى برايش ده حسنه بنويسد، و چنانچه همت به كارى زشت بندد كه آن را به انجام رساند؛ پس چنانچه آن را به انجام نرساند، چيزى بر او نوشته نشود، و اگر آن را انجام دهد، هفت ساعت بدو مهلت داده شده ، فرشته كاتب حسنات ، كاتب سيئات را كه بر جانب چپ است گويد: شتاب مكن كه شايد عمل زشتش را به عملى نيك دنبال كند كه آن را پاك سازد؛ چه خداى عزوجل فرمايد: (ان الحسنات يذهبن السيئات ) (118) و يا بخشش طلبد؛ پس اگر گويد: استغفر الله الذى لا اله الا هو، عالم الغيب و الشهادة العزيز الحكيم الغفور الرحيم ذو الجلال و الاكرام و اتوب اليه ، چيزى بر او نوشته نشود. چنانچه هفت ساعت بگذرد و نه حسنه اى انجام دهد و نه آمرزش طلبد، كاتب حسنات ، كاتب سيئات را گويد: بنويس گناه را بر اين نگون بخت محروم !

[ چهارشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 10:36 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
یکسال گذشت...

دگر به پيكر مرغان عشق بالي نيست                  ميان محفل عشاق شورووحالي نيست

خوشم كه عاشق وديوانه حسين هستم                   به روزحشر زديوانگان سوالي نيست

من ازجواب وسوال كسي نمي ترسم             كه هركه عشق توراداشت دست خالي نيست

روزها رفت وگذشت ودراندیشه بازآمدنت ، روزها طی شد ومرد!

ونگاهم هرروز ، بازهم باهمه شوق،کوچه راپائید.

مثل آن روزکه می آمدی از دور... دریغ!

دل من در غم هجران توای خوبترین،چه بگویم،چه کشید ...

آه یکسال گذشت...

دم دمای غروب روزجمعه 24 ذی الحجه بود که تازه وارد کربلا شده بودم موبایلم زنگ خورد و یک نفر اونطرف خط گفت حاجی مرتضی سهیل رفت تو کما وبرای شفاش دعاکنید و من که این حرف روشنیدم بهت زده و ناخودآگاه اشک از چشمام جاری شد و از قزوین جویای حالش شدم که گفتن صحت داره وفقط ازدست خدا کارساخته و این گذشت تااینکه محرم فرارسید وتاشب تاسوعا امید به برگشت مرتضی داشتیم که خبرفوتش رادادن وازرفتنش داره يكسال میگذره رفتنی که نشان از این بود که ارباب خوب مزد نوکریش را داد و چه روزی هم که (زبسکه عاشق عباس بود روزتاسوعا / می از سبوی خوش ساقی دلاور زد)

  هیچ وقت این جملش رو یادم نمی ره ،وقت رفتن من به کربلا ومرتضی سلیمانی به مشهد که گفتم مرتضی برای محرم مطلبی آماده نکردیم روبه ما کرد و گفت خیالتون راحت باشه من دارم دفترچه ای آماده می کنم وبه دستت می رسونم والآن داره یک سال از دوري يكي از بهترين عاشقا و نوكراي بااخلاص اهل بيت (ع) ميگذره، توي اين يك سال ساعت ودقيقه اي از ذهنم نگذشت كه به يادمرتضي سهيل نباشم ، واقعا جاي اين ذاكر توي جمع بچه هيئتيا خاليه ، خيلي وقتا بدجور دلم براش تنگ ميشه براصداي قشنگش،براحرفاي زيبايي كه ميزد اما چكنيم كه بايد در برابر حكمتهاي حق تعالي سرتعظيم خم كينم و راضي باشيم به رضاي خداوند ، براي من كه جاي داداشم بود خيلي سخت ميگذره ... بايد در برابر اين غم بزرگ صبر كرد و با ياد وخاطرات آن بزرگوار زندگي كرد...

اما صحبت آخرم اينه كه به نظر من جاي مرتضي عزيز در كنار ارباب بي كفنش خيلي بهتر ازماها است داداش براي عاقبت به خيري ماواينكه تا آخر عمر در ركاب سيدالشهداباشيم دعاكن...

[ چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۹۲ ] [ 12:3 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
فريادهاي قبر...


قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): اَلْقَبْرُ
یُنادِی کُلُّ یَوْمٍ بِخَمْسَ کَلَماتٌقبر در هر روز پنج کلمه را فریاد میزند.

  .1  
اَنا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلوا اِلیَّ اَنیساً
من خانه تنهاییم پس با خود انیس و مونسی به سوی من آورید) تلاوت قرآن(
 
  .2 اَنا بَیْتُ الْظُّلْمَه فَاحْمِلوا اِلیَّ سِراجاً
من خانه تاریکی هستم پس با خودتان چراغی به سوی من آورید) نافله شب(
 
  .3 اَنا بَیْتُ التُرابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ فِراشاً
من خانه خاکیی هستم پس با خودتان فرشی به سوی من بیاورید) عمل صالح(
 
  .4   اَنا بَیْتُ الْعِقابْ فَاحْمِلوا اِلیَّ تَرْیاقاً
من خانه گزندگان هستم پس با خودتان پادزهری به سوی من بیاورید ) لااله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله(
 
  .5اَنا بَیْتُ الْفَقْرْ فَاحْمِلوا اِلیَّ کَنْزاً
من خانه فقر هستم پس با خودتان گنجی به سوی من بیاورید) صدقه)

[ یکشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ 12:15 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
خودپرستي ....
فردی مسلمان یک همسایه کافر داشت هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر رو لعن و نفرین می کرد :

خدایا ! جان این همسایه کافر من را بگیر.مرگش را نزدیک کن
(طوری که مرد کافر می شنید)

زمان گذشت و مسلمان بیمار شد. دیگر نمی توانست غذا درست کند ولی در کمال تعجب غذایش سر موقع در خانه اش ظاهر می شد .
مسلمان سر نماز می گفت خدایا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردی و غذای من را در خانه ام ظاهر می کنی و لعنت بر آن کافر خدا نشناس ... !
روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد ،دید این همسایه کافرِ است که غذا براش می آورد.

از آن شب به بعد، مسلمان سر نماز می گفت : خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد. من تازه حکمت تو را فهمیدم که چرا جانش را نگرفتی!!!

با مدعی مگوییداسرارعشق ومستی

تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی

[ یکشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ 19:50 ] [ دلسوخته ی کربلا ] [ ]
پاتوق عمارها ، اخبار ، صالحون