خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت:یادت میاید تو را با دو پا
و دو بال افریده بودم؟زمین و اسمان هر دو برای تو بود.اما تو اسمان را ندیدی
راستی عزیزم,بالهایت را کجا گذاشتی؟
انسان دست بر شانه هایش گذاشت و جای خالی چیزی را احساس کرد
ان وقت رو به خدا کرد و گریست...
خدایا پاهایم این روزها پرتحرک تر از بالهایم شده اند اما نه در دویدن در راه تو، که در فرار از دستان پرمحبت تو.
چه حس بدی ست وقتی تصور می کنم کمی حتی ذره ای از من دلگیری اما نه ،مهمل می گویم من خیلی دل آزرده ات کرده ام.
غــــــــفلت از یار گرفتارشدن هم دارد
از شما دور شدن زارشدن هم دارد
ای طبیب همه انگار دلــــــــت با ما نیست
بـــــــدشدن حس دل آزار شــــــــدن هم دارد
غم,شعر مرا رها کند,برگردی....
خورشید دلم!خدا کند برگردی...
حالا که دعای هیچکس گیرا نیست
باید که خدا ,دعا کند برگردی....
*اللهم عجل لولیک الفر
امام موسی صدر زنده است ...
به مناسبت 34امین سال ربوده شدن امام موسی صدر.
همچنین بازدید از سورپرایز ایوون طلا تشریف بیارید